اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

درد نو مبارک

حس نوشتن ندارم 

شایدم حرف جدیدی واسه گفتن ندارم 

روزام شبیه همن با اندک تفاوت 

اینروزا من 

درگیر حسامم 

درگیر جنگیدن با نفسم 

درگیر دلتنگیام 

درگیر مشغله های درسیم 

درگیر دوستای بیمعرفتم 

درگیر داشته هاو نداشته هام 

درگیر اهای لحظه به لحظم 

درگیر سردردام 

خلاصه درگیرم دیگه 

دیروز دم دمای غروب بود 

اومدم بالا 

هیچ لامپیم روشن نکردمو رفتم تو تختم 

نمیدونم چرا اونهمه تارکی اینقدرارومم کرد 

من همیشه تاریکیو دوس داشتمو دارم 

اما ارامش دیشب ملموس نبود برام 

خلاصه اینقدر اروم شده بودم که 

خوابم برده بود 

۱با صدای زنگ داداشی از خواب پریدم 

دیگه هرچی سعی کردم ارامش نیمد 

پاشدم رفتم پایین 

مامان گفت لباساتو بپوش بریم دکتر 

میگم مامان دکتر واسه چی 

دارم خوب میشم دیگه 

میگه نه باید خیالم راحت شه 

شالو کلاه کردیمو رفتیم 

اقای دکتر بهد ۱معاینه مختصر 

گفتن دردای میگرنی 

علتشم اصلا عفونت نیست 

خلاصه شروع کرد از دلایلشو اینا 

بعدم دارو داد 

و درجواب طول مدت درمانم 

بهم گفت درمان میگرن مقطعیه 

اومدیم تو ماشین میگم 

یعنی این دکترا با این مدرکاشون باید برم بمیرن 

من ۲تا دکتر رفتم هیچکدوم نفهمیدن 

تو راه برگشت با گوشی ۱سرچ کردم 

جالب بود که نوشته بود دردای ضرب دار از علائمشه 

بعد سری قبلی به دکتر میکم حس میکنم  

وقت درد ضربان گیجگاهام زیاد میشه 

انگار دل دل میکنه 

دکتر گفت برا عفونت سینوساته 

حالا دکتر دیشبی .......... 

والا ادم میمونه چی بگه 

همیشه به دکی میگفتم دکتر الکی 

حالا باید به همه دکترا بگم دیگه 

اما خب این دکترم باز قرص تقویتی داد 

حالا دیروز عصرو گفتم 

تو نگاهی که دیشب به علائمو درمان میگرن کردم 

۱جانوشته بودن پناه بردم به جای ارومو ساکت برا رفع درد خوبه 

تازه دلیل ارامشی که دیشب حسش کرده بودمو فهمیدم 

اره دیگه خلاصه روزای ما داره اینجوری میگذره 

۱بارتو عمرمون خواستیم درس بخونیم 

اونم خدا قشنگ داره کمکم میکنه 

۱میگرن کم داشتم که خدا بهم مرحمت فرمود 

جناب خدای عزیزتر ازجان 

شمارا شکر میگوییم بابت تمام خوبی ها وبدیهای موجود در زندگیمان 

 

 

 

پ.ن :بچه ها جون به خواستگار قبلی جواب رد داده شد رفت 

و عذاب وجدانم فقط برا ۱روز مهمون مامان اینا بود 

همین ولاغیــــــــــــــــر 

  

 

پ.ن ۲:بچه ها چرا اسم و مشخصات  

ادرس بلاگ یا ایمیل نمیذارید؟؟؟؟ 

راه ارتباظی و جواب دادن به شماها چیه اونوقت؟؟؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد