دیروز باز 1مامانی اومد خونمون
برا دستبوسی ما
که پسرشونو به غلامی قبول کنیم
پسرشون سنش خوبه
فوق لیسانس راه و ساختمان
شرکت داره
عضو نظامه
مامانش گفته دین و ایمان حالیشه
اما کنار اینا چندتا چیز بدم داره
یکی اینکه 5 تا بچن
یکی اینکه محله ما نیستن
یکی دیگم ........
مامانش خانم فهمیده ای بود
اینقد فهمیده بود که
تا منو دید...............
هنوز من نشسته بودم که از مامان پرسید
ما رسممونه پسرو دختر 1بار بی تحقیق همو ببینن
اگر ظاهرهمو پسندیدین بریم مرحله بعد
شما رسمتون چجوریه
من 5دقیقم نبود رفته بودم پایین
گفتم اگر اجازه بدید من ازحضورتون مرخص شمو اومدم بالا
مامانش گفته بود من که دختر شمارو پسندیدم
اگر اجازه بدید منم با پسرم مزاحمتون بشم
که اگر پسندیدیدش بریم مراحل بعدی
حتی اگر 3،4ماهم .....................
نیم ساعتم اینجا نبود و زود رفت
اما از دیشب تا حالا 5،6بار زنگیده
صبح که مامان خونه نبود
جواب نداد
اما عصر باهاش حرفید
میخواسته ببینه اجازه میدیم بیان یا نه
که مامان جواب نداد
باز 1جریان جدید شروع شده
ومن اصلا حوصلشو ندارم
خدایا خودت 1نگاه به بی اعصابیه من بنداز دیگه
سر دردای من همچنان ادامه داره
و من خسته شدم ازشون
امروز باز رفتیم دکتر
دکتر گفت مال سینوساته
به علاوه ی ضعف
کلی داروی تقویتی داد
گقته هفته ای 1بارم برم امپول تقویتی بزنم
به مامانی گفت روزی 2بار بهش شربت قند بده
کلیم انتی بیوتیک واسم داده
کاش زودتر این سردردا خوب شه
تا من حداقل بتونم 2صفحه درس بخونم
امروز بعد 7ماه بالاخره طلسم ازمایشی که
دکتر پوست واسم نوشته بودم شکسته شد
دکتر ازمایشگاه بهم میگه
بنظرت خیلی زود نیمدی؟؟؟؟!!!!!
منم با اعتماد بنفس کامل گفتم چرا فکر کنم
دکتره خندش گرفته بود
دیشب رفتیم خرید
من رفتمک همون مغازه ای که سری قبل عبامو ازش خریده بودم
5،6باری میشه که میریم این مغازه
و م از فروشنده مغازهه خوشم میاد
1پسر قد بلند و سفیدو بور
مامان دیشب بهم میگه امشب خیلی داشت نگاهت میکردا
حواست جمع باشه داره پررو میشه ها
خندم گرفته بود
به مامانم میگه مگه چه عیبی داره
مامانمم زیر لب فکر کنم داشت میگفت
لا اله الاا.... از دست این دختر
پ.ن :بچه ها دعام کنید تو این ایام عید امام رضا
اوضاع بهم ریختس
مریضی و فکر و خیالو استرس درس و تنهایی و هزار تا غصه
دعام کنید زیاد زیاد
بلکه 1کم اروم بشه اوضاعم
دوستون دارم خیلی
اوناییکه همراهمیدو باهام حرف میزنید
اونایکه ساکت نیستید
اونایکه یادتون نرفته 1دوستی اینجا دارید
دوستون دارم شدید
کاش میشد ببینموتونو از نزدیک کنارتون اروم بگیرم