اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

  چقد دلم گرفته 

  چقد همه چیز تلخه 

  چقد همزبون نداشتن بده 

  چقد بد که نمیشه همه چیزو بهمه گفت 

  چقد بد که نفهمنتو فقط در بارت نظر بدن 

  چقد بد که مجبوری با همون ادما زندگی کنی  

  چقد بد که همونا توتمام مراحل زندگیت دخالت میکنن

  چقد بد که حتی اختیار وتوانایی جداشدن ازشونم نداری 

  جدیدا حس میکنم هیچیم مال خودم نیست 

  حتی زمانمم مال خودم نیست وبا بقیه باید قسمتش کنم 

  اخرشم بشنوم که برنامه ریزی نداری و تمام زندگیت به معطلی میگذره 

  و حتی یکیم نباشه که مشوقت باشه واروم به جلو هلت بده 

  وای که چقدهمه چی بده ه ه ه ه 

  تااخرمهر باید پایان نامموتحویل بدم 

   اما عمرااماده نمیشه 

  ۵ شنبه پیشی کارامودیدو ازم قول گرفت تا ۱ شنبه امادش کنم 

  اما پیشی کیلو چند 

  من هیچ جای زندگیشم نیستم 

  از۵ شنبه حتی صداشم نشنیدم 

  همین داغونم کرده 

  امروزم که میشد بحرفیم کارمون قایم موشک شده بود 

  هربار که بهم زنگیدیم نشد بحرفیم 

  لعنتیو دوس دارم  

  ازهمه بیشتر 

  فکرکن اگرپیشی مشوق من بودچی میشدد 

  اما فعلا که نیست٬فعلا که هیچکی نیست   

  پایان ناممم تمدیدمیشه 

پای همه غرغراییم که قرار بشنوم مثل ۱مرد ایستادم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد