نمیدونم باز نوشتنم درسته یا نه
خیلی وقت نبودم
اما امشب هوایی شدم بنویسم
بیام بنویسم که بازم زودقضاوت کردم
که بکم پست قبل همش زهی خیال باطل بوده
۵شنبه اینجابود
تواین ۱سال وخورده ای خیلی روزااینجابوده
وتمام مدتاییکه اینجاست وپیشمه من رو ابرام
۵شنبه این هفته هم ۱روزخاص بود
هر روزیکه اون توش باشه ۱روز خاص
یادم همیشه با شنیدن همچین حرفایی از اینورواونور فقط پوزخند میزدم
اما حالا نمیفهمم چی شدخ که منم گرفتارش شدم
هیچوقت فکرنمیکردم ۱روزی اینقد یکیودوس داشته باشم
اما ازاون بدتراینکه اون ۱ نفر مال منم نباشه وصاحب داشته باشه
اما قانون طبیعت که ازعرچی بترسی و بدت بیاد بسرت میاد
لعنت به این قانونایکه ادموگرفتارمیکنه وبعدشم دست وپای ادمومیبنده
پی نوشت:نوشتنم درهمین حدبود
کوتاه وبی مقدمه وبی پایان وحتی بی معنی
اوهومممم ..