اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

اسکیس های روزانه ی من

ستاره ای که آسمونی واسه چشمک زدن توش نداره.

۲۰ سالگی

 همیشه ۲۰ سالگی ودوست نداشتم 

البته حالام خیلی دوسش ندارم 

اما همیشه نگران روزی بودم که قراره ۲۰ ساله بشم .

فکرمیکردم پاگذاشتن به دهه سوم زندگی خیلی بده, 

اخه بنظرمن دهه سوم زندگی یعنی بزرگ شدن,یعنی عاقلانه رفتار کردن,یعنی انتظار داشتن 

اخه بنظر همه ادم دیگه بزرگ شده وباید بزرگونه رفتار کنه, 

خب این بده دیگه. 

تازه 20 سالگی معنیای دیگه ای هم داره ;

یعنی اینکه ادم وارد دهه سوم زندگیش شده و این دهه سراسر اتفاقای مهمه

اتفاقایی که تااخر زندگی 1لحظه هم ازت جدانمیشن. 

خلاصه من 20سالگی ودوست نمی دارم, 

البته باید اعتراف کنم اولاش که خوب بوده,امیدوارم تااخرش خوب باشه.  

نظرات 2 + ارسال نظر
ی پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:27

منم دعا می کنم تا آخرش خوب باشه ;)

HELLISH پنج‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 15:44 http://jet-pilot.bnlogsky.com

20 سالگی برای من زیاد با 19 سالگی فرقی نداشت... و 19 سالگی با 18 سالگی... سالی که سرنوشت من رو رقم زد 17 سالگی بود.. سالی که با به دنیای بزرگتر ها گذاشتم و تازه فهمیدم چقدر کوچولو ! هستم!
سالی که به ارتش پیوستم... سالی که تصمیم گرفتم مسیر زندگیم رو به کلی تغییر بدم... و 3 سال از اون موقع می گذره ... هنوز همون کوچولو ام! این مشکلاتن که بزرگتر میشن... و غصه ها... و دردها....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد